کد مطلب:93757 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:562

اقسام صبر











علماء اخلاق در تقسیمی صبر را بر سه شاخه تقسیم كرده اند: و این تقسیم را از منابع روائی اخذ نموده اند، هم در روایت رسول اكرم و هم در روایت علی (ع) این مضمون آمده است: «الصبر اما صبر علی المصیبه او علی الطاعه او عن المعصیه و هذا القسم الثالث اعلی درجه من القسمین الاولین» (صبر یا صبر بر بلیه و مصیبت یا صبر بر اطاعت و بندگی و عبودیت یا صبر از گناه و معصیت است و این قسم سوم از دو قسم اول بالاتر و پرارزش تر است).[1].

1- صبر بر مصیبت- این دنیا دار تزاحم و تضاد است، و در نتیجه مشتمل بر مصائب و بلا خواهد بود، بهره جستن از كام دنیا مستلزم این مصائب است، چنانكه

[صفحه 373]

گل چیدن از دامان درخت با فرو رفتن خار در دست چه بسا قرین است، برداشتن عسل از كندوی عسل هم در برخی موارد با نیش زنبور همراه است. باری دنیا نه گلشنش بی خار و نه نوشش بی نیش است.

اگر دنیا را برای خودش خواهی، یا برای آخرت، در هر دو صورت محفوف و پیچیده به مشكلات و بلایا است: «الدنیا محفوفه بالبلاء» در هر دو صورت استقامت لازم دارد، چه مرد دنیا باشی و چه مرد آخرت، هیچكدام از این قانون «مصاحبت با مصائب» مشتثنی نیستند.

صبر بر مصیبت و بلاها را به دو قسم تقسیم كرده اند: 1- به صورتی كه انسان می تواند اذیت كننده و بلا رساننده را مكافات و از او انتقام گیرد. 2- به صورتی است كه انسان قدرت انتقام را ندارد، خواه بلا رساننده و موجب ناراحتی، انسان باشد، و خواه حوادث روزگار و پیشامدهای ناگوار.

در صورت نخست اشكالی در عقوبت كردن و انتقام گرفتن نیست، ولی صبر بسیار زیبنده است، خواه طرف مقابل جاهل و یا عامد باشد، چه بسا در اثر صبر شما، بیدار و نادم و پشیمان شده، و برای همیشه حق ادب و اخلاق را نسبت به شما اداء كند، در صورتی كه مقاومت و انتقام پذیری كاری را حل نخواهد كرد، بلكه طرف مقابل جری تر شده و مسئله دنباله دار می گردد، لذا خداوند به پیامبر خود می فرماید: «اصبر كما صبر اولوالعزم من الرسل» (صبر كن چنانكه پیامبران، اولوالعزم پیشین صبر كردند).[2].

در جای دیگر به او فرمود «فاصبر علی ما یقولون» (بر آنچه می گویند صبر كن)[3] یعنی از سخنان دشمنانت ناراحت مباش، در جای دیگر به مسلمانان فرمود: «و ان عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم و لئن صبرتم فهو خیر للصابرین» (اگر مورد

[صفحه 374]

عقاب واقع شدید، پس عقاب كنید و انتقام گیرید، به مثل آنچه عقاب شده و مورد ناراحتی قرار گرفتید، ولی اگر صبر كنید بهتر برای صابرین است).[4] پس عفو را سرلوحه زندگی خود قرار ده، و از ظلمهائی كه به تو می رود تا می توانی درگذر، تا خدا از تو درگذرد، خصوصا اگر از ناحیه مسلمان و هم كیشی یا همسایه و دوستی به تو رسد.

در همینجا اشاره كنم كه: صبر محرم (حرام) از این موارد استثناء است، مثلا انسان صبر كند دست یا پای او یا فرزندش را قطع كنند، و به طور كلی صبر كند، تا آسیب مالی و جانی به او و خانواده اش رسانند، و یا صبر كند تا به ناموس او تعرض كنند، مسلما در اینگونه امور صبر جائز نبوده، و بلكه موجب عقاب است، و اینگونه صبرها و صبرهائی كه مایه ذلت و فروتنی در برابر ظالم است، همان صبری است كه ما در اول بحث آن را مطرود دانستیم، و تفسیر كسانی را كه صبر را مایه ظلم پذیری می دانستند، قبول نكردیم. ولی در غیر این موارد صبر چه بسا واجب و لااقل مستحب است، و صبر در مواردی كه امر به گذشت و عفو داده شده، هرگز ظلم پذیری نبوده، بلكه یكی از محسنات اخلاقی است، كه: حاكی از درونی سرشار از انسانیت و بزرگی است، چنانكه پیامبر گرامی در فتح مكه با امثال ابوسفیانها و همانهائی كه ظلمها كرده، و ستمها بر پیامبر و اصحابش روا داشتند، معامله عفو نموده، و فرمود: «اذهبوا انتم الطلقاء» (بروید شما آزادید).

و از اینجا روشن می شود عفوی زیبنده تر است، كه: قدرت بر عقوبت در آن مورد بیشتر باشد، یعنی هر چه انسان قدرتمندتر باشد بر انتقام گیری، عفو كردن

[صفحه 375]

او ارزش بیشتری دارد، و از این روی مولای متقیان می فرماید: «اولی الناس بالعفو اقدرهم علی العقوبه».[5].

و اما نحوه دوم صبر، در قسمت صبر در مصائب، صبر در برابر بلایائی است كه: انسان قدرت انتقام ندارد، در این موارد انسان باید قدرت یقین به خداوند و مقدرات الهی را بالا برده، و با اتكاء به او صبر كند تا فرجی برای او رسد، صبر در این موارد صبر صد یقین را لازم دارد، رسول گرامی از خداوند می خواهد: «اسالك من الیقین ما یهون علی مصائب الدنیا» (از تو یقینی را می طلبم كه مصائب دنیا را بر من سبك گرداند).[6].

در روایت دیگری حضرت داود به فرزندش سلمان (ع) فرمود: از علائم متقی سه چیز است: 1- حسن توكل در آنچه به آن نمی رسد 2- حسن رضا در آنچه به آن می رسد 3- «حسن الصبر فیما فات» (حسن صبر در آنچه از او مفقود می شود)[7] یعنی اگر در حادثه ای عزیزی مثل فرزند و یا مالی از اموال را از دست داده، و صبر كرده، و جزع و فزع را به خود راه نداد، این نشانگر وجود شی ء گرانبهائی به نام تقوی در درون او است.

2- صبر بر طاعت و عبادت- عبادتهای سنگین را با خلوص نیت انجام دادن و در این راه استقامت كردن كار كمی نیست، نیمه های شب در زمستانی، یخ را شكستن و وضو گرفتن و به درگاه الهی روی آوردن و پیشانی پر غرور را به خاك مذلت درگاه او سائیدن بی صبر و استقامت میسر نیست، تداوم در عبادت و از كوره در نرفتن و احساس خستگی نكردن بی بردباری میسور نیست، قبل از عبادت نیت

[صفحه 376]

را خالص كردن برای رب الارباب و اشتغال از غیر و احتراز از ریا[8] در حین عمل و از سمعه[9] و عجب بعد از عمل نیاز به صبر دارد.

3- صبر بر معصیت- عصیان و سركشی نكردن به خداوند با این همه جاذبه ها و كششهای عوامل گناه، آسان نیست، جاذبه زنان زیبا، جاذبه مال حرام و مقام و جاه نامشروع مقاومت لازم دارد، اگر نیروی دافعه و بازدارنده ای در میان نباشد، انسان جذب این انسان رباهائی می شود، كه باید گفت میدان و حوزه جاذبه و كشش آنها به قدری زیاد است، كه: بسا افراد بسیار مهذب و عباد 70 ساله را هم به دام خود كشیده و جذب می كند، چنانچه در وقایع تاریخی منعكس است.

باید دانست كه هر چه انسان بر معصیتی متعود و معتاد گردد ترك آن مشكل تر است زیرا عادت و انس و الفت گرفتن با معصیتی پشت به پشت هوا و هوسها داده، و مسلما غلبه بر این دو مشكلتر از غلبه بر معصیتی است كه هنوز انسان با آن انس نگرفته، و به آن عادت نكرده است، گناهان زبان مثل دروغ و غیبت و سخنان بیهوده و آمیخته با استهزاء و سخریه كه موجب آزار دیگری می شود، از جمله گناهانی است كه انسانها با آن بسیار مانوس بوده، و حتی نقل مجالس خود كرده اند از همین روی ترك اینها مشكل است و مشكلتر از این، گناهانی است كه سرچشمه آن قلب است مثل فكرهای غیر صحیح و وساوس و بدگمانی و سوءظن به غیر كه قرآن فرمود: «اجتنبوا كثیرا من الظن ان بعض الظن اثم» (از بدگمانیها بسیار دوری گزینید، زیرا كه بعضی از آنها گناه و معصیت است)[10] دشواری مبارزه در برابر این گونه

[صفحه 377]

گناهان از این رو است كه: مثل دروغ و غیبت مخاطبی را لازم ندارد، و از اینرو انس گرفتن با اینگونه معاصی آسانتر از غیر آن است، برای فرار از این معاصی باید دل را به درگاه الهی سپرد، باید به غیر از فكر او جای خطور اندیشه ای در آن نباشد، اگر فكر الهی بر اریكه دل جلوس كرد جای جولان برای افكار پریشان نیست، اندیشه الهی جهت دهنده افكار پریشان به مبداء واحد است، اگر بر این امر استقامت شد، مسلما انس با اینگونه گناهان از بین رفته و در نتیجه كنترل تمامی اعضاء به دست عقل ساده تر انجام می پذیرد.

از جمله صبر بر معاصی صبر بر نعمت است، انسان باید در رفاه و نعمت و در مال و جاه و كثرت عیال و فرزندان خود حد متعارف را برگزیده، و بر آن صبر كند زیرا نفس انسانی دائما در صدد زیاده طلبی است، و به تعبیر قرآن «ان الانسان لیطغی ان راه استغنی» (انسان وقتی خود را مستغنی دید طغیانگر می شود)[11] اگر انسان ممحض در آسودگی و آسایش شد و خود را بی نیاز احساس كرد، طغیانگری كرده و راه عصیان می پوید و از همین روی قرآن كریم دائما تذكر می دهد كه: «یا ایها الذین آمنوا لا تلهكم اموالكم و لا اولادكم عن ذكر الله» (ای كسانی كه ایمان آورده اید، مشغول نكند شما را، اموال و اولادتان از ذكر خدا)[12] امان از وقتی كه انسان جلو خود را باز ببیند، چه ها كه نمی كند!

اینگونه صبر همان صبر «عما تحب» است كه در كلمات مولی در كتاب شریف نهج آمده است: «الصبر صبران صبر علی ما تكره و صبر عما تحب»[13] (صبر بر دو گونه است: 1- صبر بر آنچه كراهت داری (كه شامل صبر بر مصیبتها و امور مخالف طبع مثل میل به عدم سر به سجده گذاردن و سخت بودن عبادت بر نفس

[صفحه 378]

است) 2- صبر از آنچه دوست می داری (كه شامل صبر بر معاصی و اموری است كه نفس به آن میل دارد)) پس با صبر خود حد متعارف و متعادل خوشی را حفظ كن، و این جمله را به خاطر بسپار «زیاده روی در خوشی موجب مرگ خوشی است».

بر اساس اینكه صبر در معصیت مشكلتر از صبر در مصیبت و آن مشكلتر از صبر در عبادت است، در منابع اسلامی برای دارنده صبر در مصیبت «متصبر» (از باب تفعل) و برای دارنده صبر در مصیبت از باب مفاعله كه اسم فاعل آن «مصابر» است، و برای دارنده صبر در عبادت «صابر» (از ثلاثی مجرد) استعمال شده است.

ابن مسكان از امام صادق (ع) سوال می كند كه: «جعلت فداك و ما الصابرون و ما المتصبرون؟ قال الصابرون علی اداء الفرائض و المتصبرون علی اجتناب المحارم» (فدایت شوم، صابرون و متصبرون چه كسانی هستند؟ فرمود: صابرون كسانی هستند كه صبر بر انجام واجبات می كنند، و متصبرون كسانی هستند كه دوری از محرمات می كنند).[14].

و در روایتی دیگر از آن حضرت در ذیل قول خداوند متعال: «اصبروا و صابروا»[15] رسیده: «اصبروا علی الفرائض و صابروا علی المصائب» (صبر كنید بر واجبات و صبر كنید بر مصیبتها).[16].

صابر به معنی استقامت كننده است و مصابر نوعی صبر است كه با شدت و سختی همراه است، «مصابره» از باب مفاعله را در مواقعی كه دو نفر در كار باشند، و به اصطلاح بین الاثنین باشد، استعمال می كنند و این نشان می دهد كه مصابره چون مقاومتی به موازات مقاومت انسان از طرف دیگر وجود دارد، غلبه مشكلتر است، در

[صفحه 379]

ذیل آیه فوق در سوره آل عمران زمخشری در تفسیر كشاف گوید: «المصابره: باب من الصبر ذكر بعد الصبر علی ما یجب الصبر علیه تخصیصا لشدته و صعوبته» (مصابره نوعی از صبر است و خداوند متعال (صابروا) را بعد از (اصبروا) و بعد از صبر بر آنچه صبر بر آن واجب است ذكر كرده، تا شدت و سختی مصابره (باب مفاعله) را برساند.

و «متصبر» كسی است، كه: صبر بر او مشكلتر است، ماده تفعل را در جائی بكار می برند، كه: شخص با تكلف و زحمت بخواهد امری را بر خود هموار كند، در صبر بر معاصی مقابله كننده ای همچون هواهای نفسانی با تمام قوا در برابر انسان است و صبر یا مصابره كافی در غلبه بر آنها نیست، بلكه صبری لازم است كه بتوان بر آنها غلبه كرد، و در نهایت باید متصبر بود، یعنی اگر چه غلبه مشكل است ولی باید زحمت آنرا به جان خرید و اگر بر این امر استقامت و پایداری شد، به تدریج «تصبر» به «مصابره» و در نهایت به «صبر» می انجامد كه نیروی زیادی را احتیاج ندارد، و از پیامبر گرامی در حدیثی رسیده: «من یتصبر یصبره الله...» (كسی كه تصبر كند (و در صدد به دست آوردن صبر باشد) خداوند به او صبر را ارزانی می دارد).[17].

این بیان بر حسب سنجش هر یك از سه مورد صبر است كه طاعت و مصیبت و معصیت باشد و گرنه «تصبر» و «مصابره» و «صبر» برای انسانهای معمولی برای هر یك از موارد سه گانه وجود دارد، در مورد عبادت و اطاعت فقط هم در ابتدا «تصبر» و سپس «مصابره» و بعد از آن «صبر» لازم است، زیرا همیشه در ابتداء كار، نیروی بیشتری برای مبارزه لازم است، و خود به خود بیشتر بر انسان فشار وارد می شود، مثلا اگر كسی تصمیم بگیرد نماز شب بخواند در ابتداء رها كردن آن خواب ناز

[صفحه 380]

و بلند شدن در نیمه های شب بسیار دشوار است، ولی ممارست بر این امر، به تدریج این مشكل را آسان خواهد كرد، این قاعده كلی را می توان در هر امری یافت، حتی در كسب و كار، فردی كه كاری را تازه شروع كرده است، باید تا رونق گرفتن كسب و كارش بیشتر استقامت و پایداری كند، و از عدم پیشرفت كارش در روزهای اول ناامید و مایوس نشود. با این توضیحاتی كه داده شد كلام علی (ع) روشن می شود، كه: «افضل الصبر التصبر» (با فضیلت ترین صبرها تصبر است) (و صبری است كه همراه با كلفت و مشقت و زحمت باشد)).[18].

[صفحه 381]

در اهمیت صفت صبر همین بس كه در این خطبه در چهار موضع از زوایای مختلف مورد نگرش و توجه قرار گرفته شده است:

1- «صبروا ایاما قصیره اعقبتهم راحه طویله» 2- فمن علامه احدهم انك تری له... صبرا فی شده 3- فی الزلازل وقور و فی المكاره صبور 4- و ان بغی علیه صبر حتی یكون الله هو الذی ینتقم له.

این چهار مورد هر چند از جهات مختلف مورد نظر قرار گرفته، ولی همه نمایانگر و حاكی از یك چیز و آن صبر است.

و به قول شاعر:

عباراتنا شتی و حسنك واحد
و كل الی ذاك الجمال یشیر

(عبارات (در وصف تو) مختلف، و حسن تو واحد است و هر یك از عبارات به سوی آن جمال اشاره می كند) به نظر می رسد در این خطبه هیچ یك از صفات دیگر مثل صبر تكرار نشده باشد، و این نشانه اهمیت و جایگاه بلند آن در بین سایر صفات انسانی است.

[صفحه 382]


صفحه 373، 374، 375، 376، 377، 378، 379، 380، 381، 382.








    1. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 1 صفحه 319- میزان الحكمه جلد 5 صفحه 267.
    2. الاحقاف آیه 35.
    3. المزمل آیه 2.
    4. النحل 126- در آیاتی دیگر این مضامین تكرار شده است در آیه 48 احزاب می فرماید: (ودع اذاهم و توكل علی الله) (رها كن اذیت كردن آنها را و بر خدا توكل كن) در آیه 186 آل عمران در برابر سخنان كفار و مشركین می فرماید: (ان تصبروا و تتقوا فان ذلك من عزم الامور) (اگر صبر و تقوا را پیشه كنید به درستی كه آن (نشان) از قدرت و اراده و پایداری در كارهاست).
    5. نهج البلاغه كلمات قصار 49 فیض و 52 صبحی صالح.
    6. جامع السعادات جلد 3 صفحه 297.
    7. جامع السعادات جلد 3 صفحه 297.
    8. ریا نشان دادن عملی است به خاطر اغراضی غیر از قصد تقرب به درگاه خداوند، به انسان دیگری مثلا چون می داند عده ای امشب نماز شب خواندن او را می بینند تعمدا امشب نماز شب می خواند تا بگویند چه آدم متدینی است.
    9. سمعه این است كه: عملی را كه انجام داده برای جلوه دادن خود در چشم مردم بگوش و سمع آنها برساند مثلا با كنایه در روز می گوید دیشب نماز شب خواندم.
    10. الحجرات آیه 12.
    11. العلق آیه 6.
    12. المنافقون آیه 9.
    13. نهج البلاغه كلمات قصار كلمه 52 فیض و 55 صبحی صالح.
    14. بحار جلد 71 صفحه 83- میزان الحكمه جلد 5 صفحه 266.
    15. آل عمران آیه 200.
    16. بحار جلد 72 صفحه 195، میزان الحكمه جلد 5 صفحه 266.
    17. كنزالعمال خبر 6522، میزان الحكمه جلد 5 صفحه 273.
    18. غرر الحكم- میزان الحكمه جلد 5 صفحه 273 قابل ذكر است كه بعضی مثل غزالی از اهل تسنن و عده دیگری از علمای شیعه قائل شده اند كه صبر در مصیبت بالاتر از صبر در معصیت و صبر در معصیت بالاتر از صبر در عبادت است و دو دلیل آورده اند: 1- روایتی كه ابن عباس از رسول گرامی نقل كرده كه: «الصبر فی القرآن علی ثلاثه اوجه، صبر علی اداء فرائض الله تعالی- فله ثلاثمائه درجه و صبر عن محارم الله- تعالی- و له ستمائه درجه، و صبر علی المصیبه عند الصدمه الاولی 2- هر مومنی قدرت بر صبر از محرمات را دارد ولی قدرت بر صبر بر بلایا را فقط دارندگان سرمایه صدیقین دارند، زیرا اینگونه صبر برای نفس بسیار دشوار و سخت است، ولی در جواب چنانكه مرحوم نراقی در جامع السعادات (جلد 3 صفحه 298) گوید باید گفت: جمع بین روایات اقتضاء می كند كه صبر از هر یك از سه قسم باشد اگر باشد و اشق باشد ثوابش اكثر است، از آن صبری كه اسهل و ایسر است، زیرا «افضل الاعمال احمزها» (با فضیلت ترین اعمال مشكلترین و پر مشقت ترین آنها است) بنابراین نمی توان به طور مطلق گفت كدام یك از صبرهای سه گانه برتر از دیگری است زیرا اگر گفتیم صبر بر معصیت برتر از صبر در مصیبت است، بعید است كسی بگوید صبر كردن و دروغ نگفتن در موضعی یا صبر كردن و لباس حریر نپوشیدن در لحظه ای، بالاتر از صبر بر مرگ و از دست دادن بسیاری از عزیزترین نزدیكان مثل فرزندان است، و اگر گفتیم صبر بر مصیبت اولی از صبر در معصیت است بعید است كسی بگوید صبر در از دست دادن مقدار كمی پول بالاتر از صبر بر بزرگترین معاصی و اجتناب از آن است.

      پس وجه اینكه در متن صبر بر معصیت بر طبق روایت مقدم بر صبر بر اطاعت و مصیبت شد، روشن می شود كه صبر بر معصیت نوعا مورد سنجش قرار داده شده نه شخصا یعنی بطور كلی موارد صبر در معصیت مشكل تر از موارد صبر در معصیت است، زیرا معمولا مصائب مقطعی و پس از چندی به ورطه نسیان و فراموشی سپرده می شود، به خلاف معاصی زیرا صبر بر ترك آنها بطور دائمی و همیشگی بسیار مشكل است، به اضافه اینكه انس به بعضی از آنها دست به دست كشش نفس داده و مسلما صبر در مقابل آنها مشكل تر است و شاهد بر سخن ما حدیث مولی علی (ع) است كه: «الصبر صبران: صبر عند المصیبه حسن جمیل و احسن من ذلك، الصبر عند ما حرم الله علیك» (صبر بر دوگونه است: 1- صبر در نزد مصیبت كه زیبا و پسندیده است و بهتر از آن، صبر در نزد چیزی است كه خدا بر تو حرام كرده است).